تورم چه تاثیری بر قیمت آهن و دیگر مقاطع فولادی میگذارد؟
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۶۷۹۸۰
قیمت آهن، تحت تاثیر عوامل مختلفی مانند عرضه و تقاضا، نرخ ارز، تورم، سیاست های دولت، شرایط اقتصادی جهانی و داخلی، برند تولیدکننده و همچنین هزینه حمل و نقل قرار دارد. نه تنها قیمت آهن بلکه قیمت میلگرد، ورق و ... هم میتواند از این موارد تاثیر بگیرد.
در این مطلب، قصد داریم به تأثیر تورم بر قیمت آهن و مقاطع فولادی بپردازیم و همچنین چگونگی تأثیر تورم بر تولید، مصرف و تجارت آهن و همچنین فرآورده های آن را تحلیل میکنیم؛ پس تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تورم چیست و چگونه اندازهگیری میشود؟
تورم در یک تعریف کلی، عبارت است از افزایش عمومی قیمت کالاها و خدمات در طول زمان. تورم، قدرت خرید پول را کاهش میدهد و ارزش پسانداز را نیز از بین میبرد. تورم با محاسبه درصد تغییر سطح قیمت یک سبد کالا و خدمات تعیین میشود که نشاندهنده میانگین الگوی مصرف یک جمعیت مشخص نیز است.
رایجترین معیار تورم، شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) است که تغییرات قیمتهای یک سبد کالا و خدمات ثابت را در طول زمان دنبال میکند. یکی دیگر از معیارهای تورم، شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) است که تغییرات قیمت کالاها و خدمات را در سطح تولیدکننده، پیش از رسیدن به مصرفکنندگان نهایی دنبال میکند.
عوامل ایجادکننده تورم در بازار فولاد
تورم بهمعنی افزایش تقاضا برای محصول و کمبود عرضه آن است که در نهایت، موجب افزایش قیمت میشود. تورم در سطح معمول و عادی، برای رشد اقتصادی ضروری است. در بازار فولاد، عوامل زیر میتوانند بهعنوان علتها . عوامل اصلی تورم مطرح شوند:
کاهش میزان تولید کارخانهها
کاهش میزان تولید کارخانههای فولادسازی، میتواند بنا به دلایل مختلفی از جمله کمبود مواد اولیه، افزایش هزینههای تولید، مشکلات فنی، تحریمها، قوانین و مقررات دولتی و سایر موارد مشابه رخ دهد. بهعنوان مثال، بر اساس آمارهای رسمی، تولید فولاد خام در ایران در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹، ۱۰ درصد کاهش یافته است.
افزایش هزینه مواد اولیه و انرژی
مواد اولیه اصلی برای تولید فولاد، آهن، زغالسنگ و گاز هستند که قیمت آنها در بازارهای جهانی و داخلی نوسانات زیادی دارد. مثلا، بر اساس آمارهای رسمی، آهن در بازار جهانی در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال پیشش، ۱۰۰ درصد افزایش قیمت داشته است.
همچنین، قیمت گاز و برق که بخش عمدهای از هزینههای انرژی کارخانهها را تشکیل میدهند نیز در ایران به دلیل کمبود منابع و تحریمها، افزایش یافتهاند.
تصمیمات و شرایط اقتصادی
ایران در سالهای اخیر با مشکلات اقتصادی بزرگی مانند رکود، بیکاری، تورم بالا، نوسانات ارزی، تحریمها و غیره مواجه شده است که بر تقاضا و عرضه فولاد تأثیرگذار بودهاند. مثلا افزایش نرخ ارز موجب شده است تا قیمت فولاد به ریال افزایش پیدا کرده و خریداران داخلی کمتر تمایل به خرید فولاد داشته باشند. همچنین، تحریمهای اقتصادی علیه ایران سبب شده تا صادرات فولاد کاهش یابد و درآمد کارخانهها کمتر شود.
دولت و تصمیمات سیاسی
یکی دیگر از عوامل موثر بر تورم در بازار فولاد، دولت و تصمیمات سیاسی آن است. دولت بهعنوان یک بخش مهم و تاثیرگذار در بازار فولاد، میتواند با اتخاذ سیاستها و اقدامات مختلف بر تعادل تقاضا و عرضه فولاد نقش داشته باشد. برای مثال، دولت میتواند با تعیین سقف قیمت، تعرفههای گمرکی، حمایت از تولیدکنندگان، تشویق به صادرات، تنظیم بازار و غیره تورم را کنترل و کاهش دهد.
اما برخی از تصمیمات دولت همچنین میتواند افزایش تورم را هم بهدنبال داشته باشد. بهعنوان مثال، برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که دولت با افزایش تعرفههای گمرکی بر واردات فولاد باعث شده است که قیمت فولاد داخلی افزایش یابد.
انواع تورم در قیمت مصالح و مقاطع فولادی
تورم بسته به منبع و میزان تورم، کشش عرضه و تقاضا و ساختار بازار میتواند به طرق مختلف بر قیمت آهن تأثیر بگذارد. برخی از اثرات احتمالی عبارتند از:
تورم فشاری هزینه
این نوع تورم زمانی اتفاق میافتد که هزینههای تولید بهدلیل بالا رفتن قیمت موارد موثر مانند مواد اولیه، نیروی کار، انرژی و غیره افزایش یابد. بهعنوان مثال، اگر قیمت سنگ آهن که ماده اولیه اصلی تولید آهن است به دلیل تغییرات عرضه یا تقاضای جهانی افزایش یابد، میتواند منجر به افزایش قیمت آهن شود.
به همین ترتیب، اگر قیمت نفت که برای حمل و نقل و انرژی استفاده میشود به دلیل تنشهای ژئوپلیتیکی یا مقررات زیستمحیطی افزایش یابد، این امر میتواند هزینه تولید و توزیع آهن را نیز بالا ببرد.
تورم کششی تقاضا
این نوع تورم زمانی رخ میدهد که تقاضای کل کالا و خدمات از عرضه کل بیشتر شود و وضعیت مازاد تقاضا و کمبود عرضه را ایجاد کند. این اثر میتواند موجب افزایش قیمتها شود زیرا خریداران برای کالاها و خدمات محدود در دسترس رقابت میکنند.
مثلا اگر تقاضا برای آهن و فرآوردههای آن به دلیل رشد اقتصادی، توسعه زیرساختها، صنعتی شدن و غیره افزایش یابد، این امر میتواند منجر به افزایش قیمت آهن شود. بهخصوص اگر عرضه نتواند با تقاضا همگام شود.
کاهش نرخ ارز
این مورد زمانی رخ میدهد که ارزش پول داخلی نسبت به ارزش ارزهای خارجی کاهش یابد و واردات گرانتر و صادرات رقابتیتر شود. این نوع از تورم میتواند بر قیمت آهن باتوجه به میزان وابستگی بازار داخلی به بازار بینالمللی تأثیر بگذارد. بهعنوان مثال، اگر ارزش پول داخلی به دلیل تورم، فرار سرمایه و غیره کاهش یابد، این امر میتواند هزینه واردات آهن و فرآوردههای آن را افزایش دهد که در این صورت قیمت آهن داخلی بالا خواهد رفت. از سوی دیگر، این امر میتواند تقاضا برای صادرات آهن و فرآوردههای آن را با افزایش روبهرو کند که درنهایت قیمت داخلی آهن را کاهش میدهد.
انتظارات و حدس و گمان
عوامل مختلفی که در بازار اتفاق میفتند، انتظارات را شکل میدهند و درنتیجه مردم بر اساس باورهای خود در رابطه با روندها و حرکتهای آتی قیمتها تصمیمگیری خواهند کرد. این امر به خودی خود میتواند یک نوع از پیشبینی را ایجاد کند و در ادامه فشارهای تورمی یا کاهش تورم را تقویت کند.
مثلا، اگر تولیدکنندگان و مصرفکنندگان انتظار داشته باشند که قیمت آهن در آینده به دلیل تورم افزایش پیدا میکند، ممکن است تولید و مصرف یا خود را افزایش دهند که میتواند منجر به افزایش قیمت فعلی آهن شود.
در مقابل اگر آنها انتظار داشته باشند که قیمت آهن در آینده به علت کاهش تورم کمتر شود، ممکن است تولید و مصرف خود را در زمان حال کاهش دهند که میتواند موجب کاهش قیمت فعلی آهن و فرآوردههای آن (مقاطع فولادی) شود.
محصولات مهم فولادی که از تورم تاثیر میپذیرند
تورم باعث میشود که قدرت خرید مردم در زمینه تولید مصنوعات فلزی و احداث ساختمان کاهش یابد و در نتیجه تقاضا برای برخی از محصولات فولادی حتی پرمصرف نیز کمتر شود. از سوی دیگر، تورم موجب افزایش هزینههای تولید و حمل و نقل محصولات فولادی شده و در نتیجه قیمت آنها را بالا میبرد.
این دو عامل باعث میشوند که عرضه و تقاضای محصولات فولادی با هم تطابق نداشته باشند و اصطلاحا بازار نامتعادل شود. با این حال، تمام محصولات فولادی به یک اندازه تحت تأثیر تورم قرار نمیگیرند.
برخی از محصولات فولادی که کاربرد گستردهتری دارند و بهعنوان جزء اساسی برخی از پروژههای عمرانی، صنعتی و ساختمانی بهشمار میآیند همچنان تقاضای بالایی دارند و قیمت آنها نیز بیشتر از سایر محصولات فولادی افزایش مییابد. این محصولات عبارتند از:
تیرآهن
میلگرد
این دو محصول فولادی به دلیل کاربرد گستردهای که دارند، همواره تقاضای بالایی داشته و در نتیجه قیمت آنها بیشتر از سایر محصولات فولادی تحت تأثیر تورم قرار میگیرد. این مسئله میتواند موجب افزایش هزینههای ساخت و ساز و کاهش سود سازندگان و مصرفکنندگان شود.
بنابراین برای کنترل قیمت ورق آهن، تورم و تعادل بازار محصولات فولادی، لازم است که تدابیری از سوی دولت و بخش خصوصی اتخاذ شود. این تدابیر میتوانند شامل افزایش تولید داخلی، کاهش واردات، تنظیم قیمتها، حمایت از صادرات، ایجاد بازارهای موازی و غیره باشند.
تورم در قیمت تیرآهن
تورم قیمت محصولات پرمصرف فولادی، یک پدیده پیچیده و چندجانبه است که عوامل مختلفی بر آن تأثیر میگذارند. برخی از این عوامل عبارتند از:
کاهش میزان تولید کارخانههای فولادی بهدلیل کمبود مواد اولیه، انرژی، تجهیزات، نیروی کار و سرمایه
افزایش هزینه مواد اولیه و انرژی به علت تحریمها، نوسانات ارزی، تورم جهانی و مشکلات حملونقل
افزایش تقاضا برای محصولات فولادی از جهت رشد صنایع مصرفکننده مانند ساختمانسازی، خودروسازی، ماشینآلات و لوازم خانگی
تصمیمات و شرایط اقتصادی و سیاسی تاثیرگذار بر قیمتگذاری، تعرفهها، صادرات و واردات، تشویقها و محدودیتهای تولید و مصرف محصولات فولادی
در سال ۱۴۰۱، قیمت محصولات فولادی در بازار داخلی ایران با افزایش چشمگیری روبهرو شد. در حالی که قیمت این محصولات در بازارهای جهانی در محدوده نزدیک به کف قیمت یک سال اخیر خود مورد معامله قرار میگرفتند.
قیمت تیرآهن بهعنوان یکی از مهمترین محصولات فولادی که کاربرد گستردهای در صنعت ساختمانسازی دارد، نسبت به سایر محصولات فولادی، از تورم، تاثیر بیشتری میپذیرد. این مورد به آن دلیل است که تیرآهن یک محصول پایه و اساسی است که قیمتش بر بهای سایر محصولات فولادی مانند پروفیل، ورق، لوله و نبشی تأثیر میگذارد. بنابراین، هرگونه کاهش یا افزایش در عرضه یا تقاضای تیرآهن، باعث ایجاد نوسانات قیمتی در بازار فولاد میشود.
بهطور کلی، ساز و کار تورم محصولات فولادی به این صورت است: هنگامی که تقاضا برای محصولات فولادی افزایش پیدا میکند اما عرضه آنها کافی نیست، قیمت آنها افزایش مییابد. این افزایش قیمت باعث میشود که تولیدکنندگان فولاد سود بیشتری کسب کنند و انگیزه بیشتری برای افزایش تولید داشته باشند.
اما افزایش تولید نیازمند تامین مواد اولیه، انرژی، تجهیزات و سرمایه است که ممکن است در دسترس نباشند یا قیمت بالایی داشته باشند. این موضوع باعث میشود که هزینه تولید افزایش یابد و قیمت محصولات فولادی نیز بیشتر شود.
میلگرد و تاثیر تورم بر قیمت آن
تورم میتواند به چندین روش، قیمت میلگرد را تحت تاثیر قرار دهد. نخست آنکه تورم میتواند هزینه مواد اولیه مورد نیاز برای تولید میلگرد را افزایش دهد. مواد اولیه اصلی میلگرد شامل سنگ آهن و ضایعات فلزی هستند که قیمت آنها تحتتاثیر نوسانات بازار جهانی و ارزی قرار میگیرد.
افزایش قیمت این مواد اولیه موجب افزایش هزینه تولید میلگرد میشود و درنتیجه تولیدکنندگان میلگرد ممکن است قیمت فروش خود را بالا ببرند تا سود خود را حفظ کنند.
همچنین، تورم میتواند هزینه حمل و نقل میلگرد را بیشتر کند. افزایش قیمت سوخت، بیمه، حق بندر و سایر هزینههای جانبی حمل و نقل میتواند باعث افزایش هزینه نهایی میلگرد شوند. این هزینهها معمولا به خریداران منتقل میشوند و در نتیجه قیمت میلگرد را بالا میبرند.
مورد بعد اینکه تورم میتواند سبب تغییر ایجاد در تقاضا برای مصرف میلگرد شود. تقاضا برای میلگرد بهطور مستقیم به فعالیتهای ساختمانی و عمرانی وابسته است. افزایش تورم میتواند موجب کاهش قدرت خرید مردم و کاهش سرمایهگذاریهای دولتی و خصوصی شود.
در نتیجه، تقاضا برای خرید میلگرد کمتر شده و قیمت آن را کاهش میدهد. بالعکس، کاهش تورم میتواند موجب افزایش قدرت خرید مردم و افزایش سرمایهگذاریهای دولتی و خصوصی شود. در نتیجه، تقاضا برای میلگرد افزایش مییابد و قیمت آن هم در ادامه بالاتر خواهد رفت.
شبیه سازی مدل تورمی فولاد
برای پیشبینی روند قیمت آهن و فولاد در آینده به ابزارهایی دقیق و کارآمد نیاز داریم تا بتوانند تمامی عوامل مؤثر را در نظر بگیرند و با توجه به شرایط موجود، سناریوهای مختلف را ارائه دهند. یکی از این ابزارها، شبیهسازی مدل تورمی فولاد است که با استفاده از فرمولهای ریاضی خاص و سیستمهای کامپیوتری پیشرفته، قادر است به محاسبه و پیشبینی تورم داخلی و جهانی در صنعت فولاد بپردازد.
این مدل، با در نظر گرفتن ضریب برابری نرخ دلار در مقابل سکه و آهنآلات، میتواند نشان دهد که چگونه تغییرات نرخ ارز، تورم، تقاضا، عرضه، تولید، واردات، صادرات، تحریمها، سیاستهای دولتی و عوامل دیگر، بر قیمت آهن و فولاد در بازار داخلی و جهانی تأثیر میگذارند.
این مدل، با توجه به دادههای تاریخی و آماری موجود میتواند روند تورم داخلی و جهانی را در گذشته، حال و آینده نمایش داده و همچنین با استفاده از تحلیل حساسیت، میزان تأثیر هر یک از عوامل را بر روی قیمت آهن و فولاد مشخص کند.
منبع: فارس
کلیدواژه: آهن فولاد فلز امر می تواند تواند هزینه بازار فولاد تورم می تواند عنوان مثال تواند موجب افزایش هزینه مقاطع فولادی افزایش قیمت موجب افزایش داشته باشند افزایش یابد بر قیمت آهن تأثیر تورم مواد اولیه کارخانه ها قیمت آن ها قیمت آهن کاهش یابد قدرت خرید حمل و نقل هزینه ها تحریم ها قیمت ها نرخ ارز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۶۷۹۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلیل کاهش قیمت دلار در چند روز اخیر چیست؟ همتی پاسخ داد
«دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم.» عبدالناصر همتی، رئیس کل اسبق بانک مرکزی در گفتوگو با هممیهن به صراحت بر شکست دولت در مبارزه با تورم تاکید کرد. در شرایطی که دولت میگوید در سیاستهای پولی موفقیت داشته و توانسته به کنترل رشد نقدینگی دست پیدا کند اما متخصصان این حوزه روند کاهش رشد نقدینگی را نشانه موفقیت دولت در این حوزه نمیدانند. همتی با اشاره به اینکه کنترل نقدینگی اقدام مثبتی است، میگوید: «مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست.» *اخیراً نرخ تورم سال 1402 از سوی بانک مرکزی اعلام شده که نشان میدهد تورم بهرغم تلاشهای دولت رشد پیدا کرده و حتی رکورد دولت هاشمی را شکسته است. چرا هیچیک از برنامههای دولت برای مهار تورم نتیجه نداد؟ جدولی که در روزهای گذشته منتشر شده آماری است که معمولاً بانک مرکزی به صورت ماهانه برای تادیه دیون و تعهدات به قوه قضائیه ارائه میکند تا به منظور رای دادن در اختیار قضات باشد. یک نکتهای را باید مورد توجه قرار داد و آن اینکه در صدر جدول نوشته شده بر پایه سال 1395 درحالیکه در اواخر سال 1401 پایه شاخص تورم را اصلاح کردند و سال پایه به 1400 تغییر پیدا کرد. بنابراین اگر شما بخواهید براساس سال 1400 این اطلاعات را تعدیل کنید به نظر من به زیر 50 درصد میرسد. یعنی نرخ تورم 1402 بین 48 تا 50 درصد خواهد بود. به این ترتیب اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم و براساس سال پایهای که معیار مرکز آمار است که البته بانک مرکزی نیز هماهنگ با مرکز آمار سال پایه را اصلاح کرده، نرخ را اعلام کنیم، عدد 52 برای تورم 1402 باید بین 48 تا 50 درصد اصلاح شود. *اینکه تورم 50 درصد باشد یا 52 درصد چندان در اصل موضوع تغییری ایجاد نمیکند. به هر حال آنچه مشخص است اینکه دولت در برنامه کنترل تورم موفق نبوده است. دو نکته را در این زمینه باید اشاره کرد. سال 1402 را با سال آخر دولت دوازدهم که فشار حداکثری وجود داشت نمیتوان مقایسه کرد. در سال 1398 وصولی درآمد نفتی 12 میلیارد دلار بود و در سال 1399 درآمدها به 7/5میلیارد دلار رسید. درحالیکه در سال 1402 بنا بر اعلام وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت نفت درآمد نفتی به 35 میلیارد دلار رسیده است. یعنی پنج برابر درآمد نفتی در سال 1399 سال گذشته درآمد نفتی به دست آمده است. با این درآمد نفتی و اینکه تاکید میشود صادرات غیرنفتی جهش پیدا کرده و مجموع صادرات به 78 میلیارد دلار رسیده، تورم بین 48 تا 50 درصد اصلاً قابل قبول نیست. من سوالم این است که مسئولان دولت سیزدهم که آمار بانک مرکزی در خصوص تورم نقطهبهنقطه شهریور 1400 مورد تاکید قرار میدادند امروز چرا آمار بانک مرکزی را مورد نظر قرار نداده و آن را مبنای تحلیل قرار نمیدهند؟ پاسخ واضح است. برای اینکه بین آمار مرکز آمار و بانک مرکزی حداقل 10 درصد اختلاف وجود دارد. نکته دومی که باید به آن توجه کرد این است که حتی اگر بنا بر گفته دولت مبنا را بر نرخ مرکز آمار هم بگذاریم عملکردشان با وعدههایی که در این حوزه داده بودند همجهت نیست. وعده داده بودند تورم را اول نصف میکنند. یعنی در مرحله اول تورم از 46 به 23 درصد کاهش پیدا کند و بعد هم آن را تکرقمی کرده یعنی به زیر 10 برسانند. امروز با 48 درصد نرخ تورم مواجه هستیم که عملکرد بسیار بدی است و به مفهوم شکست در مبارزه با تورم محسوب میشود. بنابراین این دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم. تورم 48 درصد به معنای کنترل نرخ نیست. 48 درصد، تورم بسیار سنگینی است. در شرایط بسیار خاص این تورم ممکن است قابل پذیرش باشد. مانند آنچه در سال 1399 اتفاق افتاد و درآمدها به دلیل شیوع کرونا و حضور ترامپ افت شدید پیدا کرده بود و عملاً درآمد نفتی نداشتیم. مهمترین لنگر نرخ تورم، نرخ ارز است. دولت نه نرخ ارز را توانست کنترل کند و نه تورم را. امروز میبینید که با تزریق بیحد درهم و دلار سعی در تقویت ارزش ریال دارند. البته من این اقدام بانک مرکزی را نفی نمیکنم. به هر حال کنترل نرخ دلار کار خوبی است و باید هم انجام شود. ولی اینکه با ارزپاشی این کاهش نرخ انجام شود مورد پذیرش نیست و این روش هیچگاه جزو سیاستهای من نبوده. تزریق ارز جواب اصلی، اساسی، پایهای، علمی و فنی نیست. راه آن مدیریت درست بازار ارز و شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش نرخ ارز است. به هر حال این تورم چه 52 درصد با پایه 95 یا کمتر از 50 درصد با پایه 1400 نشاندهنده عدم موفقیت دولت در کنترل تورم و عدم تحقق وعدههای دولت در این حوزه است. *دلیل عدم اثرگذاری کاهش رشد نقدینگی بر تورم چیست؟ کنترل رشد نقدینگی اقدام مثبتی است و به نظر من باید ادامه پیدا کند. البته من اطلاع دارم که ریشه کاهش رشد نقدینگی که اتفاق افتاده، کنترل ترازنامه بانکهاست که حتماً آثار رکودی در اقتصاد و تولید خواهد داشت. در هر حال صرفنظر از علت کاهش رشد نقدینگی، این امر میتواند در مهار تورم مؤثر باشد. با این حال باید در نظر داشت که نقدینگی یک واسط است. رئیسجمهور و باقی اعضای دولت نباید روی کاهش رشد نقدینگی مانور دهند. مردم که با نقدینگی کاری ندارند. برای مردم تورم و پولی که از جیبشان میرود مهم است. تورم باید کم شود. *چرا کنترل رشد نقدینگی و افزایش درآمدهای صادراتی نتوانست منجر به مهار تورم شود؟ مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست. مدیریت و کارآمدی اهمیت دارد. کشور کسری بودجه سنگینی دارد. کسری بودجه و اضافهبرداشت بانکها به اقتصاد فشار میآورد. امروز نرخ بهره تامین مالی در بازار بالای 40 درصد است. نرخ 40 درصد به مفهوم آن است که تعادل سیستم پولی کشور از دستشان خارج شده است. شما نمیتوانید بگویید رشد نقدینگی 25 درصد و نرخ بانکی 23 درصد است ولی در بازار نرخ بهره تامین مالی 40 درصد باشد. این نشان میدهد یک جاهایی اشکال وجود دارد. این نشان میدهد یک ناهماهنگی در سیاستهای پولی، ارزی و مالی کشور وجود دارد. تا این ناهماهنگی حل نشود نمیتوان تورم را کنترل کرد. آقایان گمان میکنند با زدن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود کاهش مییابد. رشد اقتصادی هم بسیار مهم است. رشد اقتصادی سال گذشته ناشی از تولید نبوده. عمده آن از محل فروش نفت و رشد بخش خدمات بعد از کرونا به دست آمده است. بخش غالب رشد بخش خدمات نیز به رشد عملیات واسطههای مالی برمیگردد. بنابراین این رشد به بخش تولید واقعی مربوط نمیشود. به نظر من، در حکمرانی مشکل داریم. تا مشکل حکمرانی حل نشود با تکیه بر یک عامل متغیر در سیاستهای پولی نمیتوان تورم را کنترل کرد. کانال عصر ایران در تلگرام